پاورپوینت مفهوم دیگرگرایی چیست
پاورپوینت مفهوم دیگرگرایی چیست شامل 25 اسلاید زیبا ، که با جدیدترین نسخه پاورپوینت طراحی شده و تمام اسلایدها دارای slide show بسیار زیبا و کارشده و قابل ویرایش می باشد . همچنین به راحتی می توان قالب آن را به مورد دلخواه تغییر داد و در تهیه آن کلیه اصول نگارشی، املایی و چیدمان و جمله بندی رعایت گردیده است. این پاورپوینت برای دانشجویان کاربرد دارد. در ادامه ابتدا بخشی از متن این پاورپوینت را برای شما آورده ایم ، سپس فهرست مطالب و در انتها تصویری از پیش نمایش اسلایدهای این پاورپوینت را برای شما قرار داده ایم تا بتوانید جزئیات آن را مشاهده کنید و در صورت تمایل در ادامه مطلب آن را دانلود نمایید .
مختصری از متن
مقدمه
دیگر گرایی یکی از مکاتب واقع گرای اخلاقی است که معتقد است هر کاری که به انگیزه دوستی دیگران و به فرمان عاطفه غیر دوستی از انسان صادرگردد خوب و هر آن چه به انگیزه حب ذات و مصلحت خویشتن از انسان صادر گردد به بدی متصف میگردد. در این اندیشه، دیگر مکاتب اخلاقی به خود گرایی میل دارند و خود گرایی خروج از اخلاق محسوب میشود.
مدعای دیگرگرایان این است که ما با دودسته گرایشها روبروییم: گرایشهای غریزی وگرایشهای عاطفی غیرگرایانه. خواسته های غریزی به خوب و بد اخلاقی متصف نمیشوند و ضرورت زندگی اند. اما دسته دوم که جنبه اجتماعی دارند و منفعت آن به دیگران میرسد از مدح و ذم انسان ها برخوردارند و جنبه اخلاقی مییابد. بنابراین« ریشه و ملاک عمل اخلاقی در عواطف اجتماعی نهفته است. هر چیزی که مطابق عواطف انسانی باشد، خوب و هر چیزی که مخالف عواطف اجتماعی و معلول خود خواهی و خود گرایی باشد، بد است.»
از مدافعان این نظریه میتوان به دیوید هیوم(1711-1776)فیلسوف اسکاتلندی، آدام اسمیت(1723-1790)اقتصاددان انگلیسی، اگوست کنت(1768-1857)جامعه شناس معروف فرانسوی و آرتور شوپنهاور(1788-1860)، فیلسوف آلمانی اشاره کرد.
از آن جا که طیف گسترده ای از اندیشمندان به این نظریه معتقد اند و هریک نیز با رویکردی خاص به این نظریه روی آورده اند به ادله برخی به طور جداگانه میپردازیم.
آرتور شوپنهاور و دیگرگرایی
او دیگرگروی را سنگ بنای اخلاق میداند. نظریه او در باره اخلاق به نوع نگاه او به انسان و هستی باز میگردد؛ به نظر شوپنهاور، هستی چیزی جز ظهور ناپایدار اراده نیست. وی بر این باور بود که زندگی رنج بردن است و هدفی غیر از تداوم این واقعیت مصیبت بار ندارد. و به همین دلیل بود که بزرگ ترین خیر معقول و دست یافتنی را توقف کامل زندگی می دانست. مقصود او از توقف کامل زندگی نیز توقف اراده های فردی است؛ به دلیل این که عالم وحدت به کثرت تبدیل شده و اراده کلی در اراده های فردی و جزئی پراکنده شده است، درنتیجه خود خواهی و مصلحت گروی ها به وجود آمده اند و به دلیل تعارض خود خواهی هاست که فساد سربرآورده است. راه نجات آن است که انسان دریابد که حقیقت یکی است . اراده واقعی یعنی ذات مطلق، واحد است. اراده های انفرادی، نمایش بی حقیقت است. اگر شخص به این مقام رسید جدایی از میان میرود. هر کس خود را دیگری و دیگری را خود مییابد و حس همدردی پیدا میشود. سنگدلی میرود و همدلی میآید. فداکاری می آید و خود خواهی میرود. اشخاص نسبت به یکدیگر شفقت پیدا میکنند.
شوپنهاور معتقد به تلازم زندگی و خود گرایی است؛ بر پایه نظریه او یعنی «جهان هم چون نمود خواست زندگی»، تلازمی دائمی میان خود خواهی و زندگی برقرار است. این خواست در همه پدیدههای جهان و از جمله انسان وجود دارد؛ «هر چیزی در مقام عینیت یافتگی آن خواست زندگی یگانه، میکوشد تا زندگانی خود را به زیان [ زندگانی] چیز های دیگر استوار کند. از این رو، جهان میدان ستیزه است، ستیزه ای که نمودگار درگیری خواست با خویش و عذاب بردن از خویش است.» نتیجه آن که علت نهایی همه درگیری رنج و شر در جهان همانا سرشت « شیء در ذات خویش » است . وآن چیزی جز خواست زندگی نیست.
شوپنهاور برای رهایی از بندگی خواست زندگی دو راه پیشنهاد میکند: ژرف اندیشی هنری و طریق پارسایی و راه رستگاری.از میان این دو اولی را مقطعی و دومی را کارآمد تر میپندارد. راه دوم در واقع طرد خواست زندگی و اراده است. به این شکل که اگر انسان اراده و خواستن را از خویش دور کند در این حال هم دلی پیش میآید و تزاحم ها و درگیریها و رنج ها از میان خواهند رفت. « به عقیده وی هستی و زندگی به خودی خود یک جنایت است و گناه نخستین ما همین است و کفاره آن را ناگزیر با رنج و مرگ میپردازیم. براین اساس، وی برآن بود که بزرگترین خیر معقول و دست یافتنی، توقف کامل زندگی است و اگر اخلاقی در میان تواند بود، میباید انکار خواست را در بر داشته باشد واز آن جا که انسان عینیت یافتگی خواست است، انکار آن به معنای انکار نفس، ریاضت کشی و کشتن نفس است. البته وی خود کشی را توصیه نمیکند؛ چون خود کشی تسلیم در برابر خواست است، نه انکار آن، و معتقد است انکار و کناره گیری از زندگی میباید صورتی دیگر جز خود کشی به خود بگیرد
بر شوپنهاور خرده گرفته اند که عاطفه گرایی او ریشه در نگاه بدبینانه اش به زندگی و هستی دارد و در واقع وی هدف اخلاق را توقف زندگی و نفی اراده و انسانیت می داند. هستی شناسی شوپنهاور بر بنیان مستدل وقابل دفاعی بنا نشده و بیشتر ادعایی بی دلیل است.اضافه بر آن ادعای نفی اراده و کشتن آن در هستی که ذات آن در اندیشه شوپنهاور اراده است سخنی تناقض آمیز مینماید.
و …
فهرست مطالب
مقدمه
آرتور شوپنهاور و دیگرگرایی
دیگرگرایی اگوست کنت
آدام اسمییت و احساسات اخلاقی
دیگر گروی وپرسشهای فرارو
عنوان : پاورپوینت مفهوم دیگرگرایی چیست
فرمت : pptx
تعداد صفحات : 25
پیش نمایش تمام صفحات پاورپوینت